خانه » مقاله ها » مقاله های یوگا » پیشگیری از آسیب در یوگا به جای ممانعت در انجام دادن یوگا
پیشگیری از آسیب در یوگا به جای ممانعت در انجام دادن یوگا

پیشگیری از آسیب در یوگا به جای ممانعت در انجام دادن یوگا

تحرک ، ثبات و تحریکات درون عضو
مفهوم اصلی در همه ی اصول درمانی ، تصحیح عدم تعادل های درون بدن است . اصل تثبیت دوباره ی تعادل را می توان در تمام فرهنگ ها از نقاشی با شن ناواجا ، آیورودا ، طب سنتی چینی تا آلوپاتی ( معالجه بیماری با اضداد) مدرن یافت و هر چیزی با قدرت درمانی حقیقی ، اگر بدون تعادل به کار رود ، توانایی ایجاد آسیب را دارد . به عنوان مثال ، تحرک مفصل به دلایل متعدد سودمند است ، ولی این حرکت با سکون و ثبات مفصل به تعادل می رسد . در این مقاله، مفهوم درک فضایی مفصل و ارتباط آن با استحکام مفصل و یوگا مورد بحث قرار گرفته است که با نکاتی درباره ” کارگذاری مجدد ” درک فضایی عضلانی که به دنبال تمرین بازکننده های مفصل ران می آید به پایان می رسد .
حس تحریک درون عضوی به حسی که در موقعیت های خاص در بخش های مجاور اعضای بدن با یکدیگر ایجاد می شود، اشاره دارد مانند سر فمور که درون حفره ی مفصل ران (acetabulum ) قرار دارد و نیز نیروی عضلانی که صرف حرکت آن بخش ها می شود . این ادراک ، تمیز بین حساسیت به محرک بیرونی که ادراک دنیای بیرون است ( مانند احساس پا روی زمین ) و حساسیت به محرک درونی که ادراک درون بدن است ( درد ، گرسنگی … ) می باشد. من به حس تحریک درون عضوی به عنوان نوعی “GPS ” ( سیستم موقعیت یاب جهانی) برای مفاصل نگاه می کنم .
وضعیت مفصلی با پایانه های عصبی خاص معروف به “گیرنده ها ی تحریک درون عضوی” مشخص می شود که درون عضلات ، لیگامنت ها و کپسول مفصلی و بافت همبند ( در سطح استخوان ها ) وجود دارند . این گیرنده ها ، اطلاعات مربوط به مفاصل را از طریق کانال حسی نخاع به مغز منتقل می کنند . حس هشیار وضعیت مفصلی به سربروم مغز(مخ) منتقل می شود ، تحریک درون سلولی ناهشیار به مخچه منتقل می شود .
شکل ۱ این مسیر را در مقطعی از ستون فقرات نشان می دهد .

image

مسیر های (حسی) صعودی -مسیرهای(حرکتی) نزولی
ستون های پشتی(درک فضایی،لمس عمقی،ارتعاش)
مسیر جانبی کوتیکواسپاینال(حرکتی)
مسیر جانبی اسپینوتالامیک(درد،دما)
مسیر شکمی کوتیکواسپاینال(حرکتی)-مسیر اسپینوتالامیک شکمی(لمس سطحی)

مطالعات علمی نشان داده است که حس موقعیت مفصلی در افراد دارای ورم مفاصل کاهش یافته است، با توجه به این نکته کاهش حس تحریک درون عضوی ممکن است در پیشرفت بیماری نقش داشته باشد . درحقیقت ، ثابت شده است تمرین هایی که تحریک دورن عضوی را افزایش می دهند ، در مدیریت محافظه کارانه ی بیماری ورم مفاصل ، مؤثر هستند .
حس تحریک درون عضوی، همچنین در افرادی با تحرک مفصلی بالا ، کاهش یافته است ، تمرین هایی که حس موقعیت مفصل را بهبود می بخشد نیز در کاهش علائم در این افراد مؤثر است . تردید دارم که حس تحریک درون عضوی،عاملی در ناراحتی افرادی با درد لطیف مفصلی ناشی از بی ثباتی یا ناپایداری باشد ( یعنی آنهایی که علت قابل شناسایی برای دردشان مانند آرتریت ، تحرک بیش از اندازه یا ضایعه ی ساختاری ندارند) . بطور مشابه ، کاهش فعالیت که در ورزشکاران رشته های خاصی دیده می شود و به دنبال کشش های روزمره اتفاق می افتد ، ممکن است مربوط به حس کاهش یافته ی موقعیت مفصلی یا حس تحریک درون عضوی باشد .
من این مطلب را در مورد یوگا مطرح می کنم زیرا افراد خاصی بعد از تمرین های بازکننده ی مفصل ران ، دچارحس دردناک در مفصل ران می شوند . برای درک این مسئله که این درد ممکن است مربوط به کاهش حس تحریک درون عضوی باشد ، من تکنیک ساده ای را به کار می برم که حس موقعیت مفصلی را بعد از این تمرین ها دوباره برقرار کند . به عنوان مثال ، من در Blue Spirit Intensive با فراگیران متعددی که این درد را در مفصل ران داشتند ، کار کردم . به دنبال تمرین های متوالی که به لوتوس کامل منتهی می شد ، ما تکنیک هایی را به کار می بردیم که حس موقعیت مفصلی در مفصل ران را “دوباره باز می گرداند” . بعد از این “بازتنظیم ” ، این افراد متوجه می شدند که درد مفصل ران شان از بین رفته است و تمام روز را بدون درد بوده اند .
این مطلب ، مرا به این باور رساند که بعضی از دردهای مفصل ران که تمرین کننده ها به آن دچارند ، شاید مربوط به کاهش حس تحریک درون عضلانی بعد از کشش باشد که به شکل بی ثباتی یا ناپایداری ظریف در هنگام دیگر فعالیت ها ی بعد از تمرین باقی می ماند. از آن گذشته ، به نظر می رسد ، درد ، با تکنیک افزایش حس تحریک درون عضوی که شامل فعال کردن با هم عضلات اطراف مفصل ران در نقطه ی حد وسط دامنه ی حرکتی مفصل است برطرف می شود .
تکنیک در زیر ارائه می شود.
به دنبال تمرین های متوالی بازکننده ی مفصل ران و پیش از شاواسانا ، من از تمرین جنگجوی II با حد متوسط ، که در آن ، زانوی جلو و مفصل ران عمیقا خم نمی شود ، استفاده می کنم ( شکل ۲ ) . سپس ، عضلات مفصل ران در پای جلو را “با هم فعال ” می کنم (فعال سازی با هم ، شامل انقباض همزمان عضلاتی است که عمل متضاد دارند ) . روش این کار این است که فشردن قسمت درونی زانو به شی ای ثابت را تصور کنیم ، در حالی که همزمان قسمت بیرونی زانو را به شی ای مشابه می فشاریم ( زانو در مرکز می ماند و حرکت نمی کند) . این کار هم عضلات نزدیک کننده و هم دورکننده ی مفصل ران را درگیر می کند ، هم ، چرخاننده های داخلی وبیرونی را در وضعیتی که مفصل را در میانه ی دامنه ی حرکتی قرار می دهد ، فعال می کند . این راهکار اگر درست انجام شود ، احساس ثبات به مفصل ران می دهد .
از آنجایی که این یک روند عصب شناسی است ، این تکنیک ، نیاز به انقباض عضلانی قوی ندارد ، من تنها به اندازه ای نیرو به کار می برم که احساس کنم عضلات درگیرند و مفصل ران تثبیت شده است . از آن گذشته ، این راهکار تنها مدت زمان کوتاهی نیاز است . برای من ۲۰ ثانیه طول می کشد که دو بار در هر طرف تکرار می شود . اثر آن اندکی شبیه ” باز تنظیم” یک GPS ( سیستم موقعیت یاب جهانی) است که از محدوده ی نرمال خود خارج شده است . شکل ۳ ـ ۵ گروه عضلاتی را نشان می دهد که با پیکان هایی که جهت نیرو را نشان می دهد ، همراه شده اند . تجسم عضلات به این روند کمک می کند .
image
شکل ۲ : جنگجوی II با حد متوسط . من از این آسانا برای تمرین درک فضایی استفاده می کنم .
image
شکل ۳ : فعال کردن همزمان دورکننده و نزدیک کننده های هیپ و گرداننده ها در وضعیت جنگجوی II .
image
شکل ۴ : فعالسازی همزمان نزدیک کننده ها و دورکننده ها و چرخاننده های هیپ در وضعیت جنگجوی II .
image
شکل۵ : فعال سازی چرخاننده های خارجی عمقی هیپ در وضعیت جنگجوی II

https://yogainternational.com/
مترجم: لادن خضری
ویراستار : فروزنده شاملو

از سری مقالات سایت یوگای علمی نوا

باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

http://www.yogaacademy.ir/

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*