خانه » بایگانی برچسب : زن

بایگانی برچسب : زن

یوگا برای افراد مبتلا به آسم

به گزارش مهر، آسم یک بیماری مزمن رایج است که در حدود ۳۰۰ ملیون نفر در سراسر جهان از آن رنج می برند. بسیاری از علائم متداول آن شامل خس خس سینه، سرفه کردن، تنگی قفسه سینه و تنگی نفس است. یوگا به عنوان ورزشی با شهرت جهانی دارای مزایای کلی برای سلامت و سبک زندگی است. مطالعات اخیر به بررسی احتمال تاثیر یوگا بر تسکین و کاهش مشکلات ناشی از آسم پرداخته است.براساس خلاصه بندی نتایج آزمایشات تصادفی در کتابخانه کوچران، اسناد و شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تمرین یوگا می تواند کیفیت زندگی افراد مبتلا به آسم و علائم آن را تا حدودی بهبود بخشد. البته محققان هنوز بر انجام مطالعات بیشر در این زمینه تاکید دارند.محققان این کتابخانه، ۱۵ آزمایش کنترل شده و تصادفی را که شامل ۱۰۴۸ مرد و زن بودند را مورد بررسی قرار دادند. اکثر این ازمایشات در هند و سپس در اروپا و آمریکا انجام شده بودند. اکثر افراد شرکت کننده مبتلا به آسم خفیف تا متوسط به مدت ۶ ماه تا بیش از ۲۳ سال بودند.در ۶ مطالعه فقط به بررسی تاثیرات نفس کشیدن در طول تمرین یوگا پرداخته شد و در سایر مطالعات، تاثیرات یوگا شامل نفس کشیدن، حالت بدن و ... ادامه مطلب »

خدای کریم ، تو از نیاز من با خبری،خودت آن را برآورده ساز

زنی با لباس های کهنه و نگاهی مغموم وارد خواربار فروشی شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی مواد خوراکی به او بدهد. آهسته و با خجالت گفت: شوهرش بیمار است و نمی تواند کار کند و بچه هایشان بی غذا مانده اند. مغازه دار با بی اعتنایی، محلش نگذاشت و با حالت بدی خواست که زن از مغازه اش بیرون برود! زن نیازمند، درحالی که اصرار می کرد، گفت:«آقا شما را به خدا،به محض این که بتوانم، پولتان را می آورم.» فروشنده گفت نسیه نمی دهد. مشتری دیگری که کنار پیشخوان ایستاده بود و گفت وگوی  آنها را می شنید به مغازه دار گفت: «ببین خانم چه می خواهد،خرید این خانم بامن!» خواربار فروش با تمسخر گفت: «لازم نکرده ادای انسانیت در بیآوری برای دو قلم جنس. می تواند رایگان ببرد »  بعد رو به زن کرد و با صدایی کنایه آمیز گفت: « لیست خریدت کو؟ لیست را بگذار روی ترازو، به اندازه ی وزنش، هرچه خواستی ببر!» زن که صورتش از خجالت سرخ شد لحظه ای مکث کرد،بعد از کیفش تکه کاغذی درآورد، پشتش چیزی نوشت و روی کفه ی ترازو گذاشت. همه با تعجب دیدند کفه ی ترازو پایین رفت! خواروبار فروش باورش نشد. ... ادامه مطلب »

 مصرف بیش از حد جیگردر دوران بارداری می‌تواند اثرات سوئی روی جنین داشته باشد

 خوردن جگر در دوران بارداری به دلیل مقادیر زیاد ویتامین A می‌تواند برای جنین خطرناک باشد و موجب سقط جنین شود. دوران بارداری یکی از دوران حساس برای مادر و جنین است که نیازمند مراقبت‌های ویژه‌ای است و باید دستورات پزشک متخصص توسط مادر باردار رعایت شود تا سبب جلوگیری از صدمه به خود و جنینش شود و به همین منظور در این دوران نکات ویژه‌ غذایی باید رعایت شود که خوردن انواع ویتامین‌ها و پروتئین‌ها از جمله آن است، البته در این دوران نزدیکان زن باردار نیز تجویزهایی برای وی می‌کنند که برخی از آنها از روی ناآگاهی صورت می‌گیرد و سبب بروز مشکلاتی برای جنین و مادر می‌شود و از جمله این موارد، تجویز خوردن جگر برای مادر است که سرشار از ویتامین بوده و البته این تجویز خودسرانه برخی از اطرافیان زن باردار در شرایطی صورت می‌گیرد که پزشکان به شدت زنان باردار را از خوردن جگر منع می‌کنند. مصرف بیش از حد جگر به دلیل داشتن مقادیر زیاد ویتامین A می‌تواند سبب نقایص بدو تولد در جنین شود.   در همین راستا فرزانه جابری با اشاره به اینکه خوردن جگر یک بار در ماه برای خانم‌های بارداری که از قبل به خوردن جگر عادت داشته‌اند، موردی ندارد، اظهار کرد: اگر خانم بارداری ... ادامه مطلب »

موفقیت ، عشق ، ثروت

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با ریش های بلند جلوی در دید. به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.» آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟» زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.» آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم.» عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد. شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.» زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.» زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.» زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟» عروس خانه که ... ادامه مطلب »

قابله بزرگ

قابله ها نشسته بودند دور هم تا بزرگ قابله ها بزاید. زنها همه در حیاط جمع شده بودند و می خواستند صدای درد کشیدن قابله بزگ را بشنوند تا حداقل کمی از آن همه ناسزا هایی که هنگام زاییدن نثارشان می کرد را گوش کنندو دلشان خنک شود. درد چنگک زده بود و دل و روده های قابله بزرگ را می کشید بیرون. می دانست زنها منتظر شنیدن صدای او هستند کوچکترین صدایی از خود بیرون نداد. شاگردی که همه می دانستند نور چشمی خودش است هر چه می گفت : – فریاد بکش . نمی کرد. فقط درد را می خورد و دم نمی آورد. کمی بعد کودکش سالم به دنیا آمد. خودش زنده ماند. هنوز زنها در حیاط خانه بودند که کودک را در آغوش کشید و با سختی شاگردش به او کمک کرد و به ایوان خانه آمد و نگاه به زنها کرد و با همه ی توان فریاد کشید. نوشته : حسن شیردل منبع : www.atreeart.com باز نشر : آکادمی یوگا مازندران http://www.yogaacademy.ir/ ادامه مطلب »