خانه » بایگانی برچسب : دعا

بایگانی برچسب : دعا

برای خودت دعا کن که آرام باشی

وقتی طوفان می آید، تو همچنان آرام باشی تا طوفان از آرامش تو آرام بگیرد. برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛ آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمان کنار بروند و خورشید دوباره بتابد. برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی…. ﺯﻧﺪﮔﻲﻫﻴﭻﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺑﻦبست نمیرسد. کافیست چشم باز کنیم و راههای گشوده ی بیشماری را فرا روی خود ببینیم. خدا که باشد، هرمعجزه ای ممکن میگردد ایمان داشته باش که قشنگترین عشق, نگاه مهربان خداوند به بندگانش است زندگی را به او بسپار…. و مطمئن باش که تا وقتی پشتت به خدا گرم است تمام هراس های دنیا، خنده دار است….   باز نشر : آکادمی یوگا مازندران http://www.yogaacademy.ir ادامه مطلب »

رنج یا موهبت

.آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر اورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار. منبع : داستانهای جالب و پند آموز باز نشر : آکادمی یوگا مازندران http://www.yogaacademy.ir/ ادامه مطلب »

دزد باور ها

گویند روزی دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش بازگرداند. او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟ گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم، نه دزد دین! اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال خللی می یافت، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است. منبع : داستانک باز نشر : آکادمی یوگا مازندران http://www.yogaacademy.ir/ ادامه مطلب »

اندیشه سرخ پوستها درمورد طبیعت

بخشی از باورهای سرخ پوستان در مورد طبیعت ما جزئی از طبیعت هستیم نه رئیس آن ما هیچگاه گیاهی را با ریشه از خاک نمی کنیم ما موقع ساختن خانه ، خاک را زیاد جابجا نمیکنیم ما در فصل بهار آرام روی زمین قدم برمیداریم چون “مادر طبیعت” باردار است ما هرگز به درختان آسیب نمیرسانیم ما فقط درختان پیر و خشک را قطع میکنیم وقبل از قطع کردن برای آرامش روحش دعا میکنیم به اندازه مصرفمان درخت میبریم هرگز هیزمها را اسراف نمیکنیم اگر حتی یک درخت جوان و سر سبز را قطع کنیم همه درختان دیگر جنگل اشک میریزند و اشک آنها دل ما را میشکندو قلبمان را مجروح میکند خاک مادر ما و آسمان پدر ماست باران عاشقانه ترین سرود هستی است طبیعت روح دارد و مهربانی را میفهمد ما جزئی از طبیعت هستیم نه صاحب آن گرداورنده : آکادمی یوگا مازندران http://www.yogaacademy.ir   ادامه مطلب »